.::به خدا می آید::.
هدیه من به شما همراه با تبریک این عید بزرگ
ما در روز تولد تو، به امید تولد دوباره خویش، جشن می گیریم، تا شاید در این تولد مسرور بتوانیم زنجیرها را بگسلیم و آغل ها را که برایمان آذین هم بسته اند، فراموش کنیم و تو را حاکم بگیریم
!ای سایبان شوق
ما رنج هایی در دل داریم و زخم هایی بر سینه و زنچیرهایی بر خویش.بگذار با تو بگوییم، که ما زنجیری خویشتن هستیم، خود را با دست خویش بسته ایم.ما هنوز هم رهسپار پس کوچه های گنگ و بن بست های حکومت ها هستیم، حکومت هایی که آغل ها را برایمان آذین بسته اند و ما را که اغنامشان هستیم از سرچشمه ی انسان شدن تبعید کرده اند
...آیا امید تولدی هست، ای تولد بالغ تاریخ
ما خود را از منتظران حساب کرده ایم و جای حرفی باقی نگذاشته ایم.در حالیکه حرف ها بسیار است و می توانیم خود را دوباره ارزیابی کنیم.لااقل تا این قدر که اگر در متن عدالت و رفاه و حتی آزادی و آگاهی و عرفان، نشستیم.آیا انتظارمان برآورده شده و دیگر مهدی را نمی خواهیم؟و انتظار قائم آل محمد زا نداریم؟اگر ما از مهدی تا این مرحله انتظار داشته باشیم، دیگر انتظاری نخواهیم کشید و توقعی نخواهیم داشت
چقدر سعی کردیم امام زمان و مهدویت و فرهنگ و ادب انتظار رو بیشتر بفهمیم و بش عمل کنیم؟چقدر سعی کردیم اماممون رو خوشحال کنیم؟ساده ترینش رو بگم نماز اول وقت...چیزی که اگه بش عمل بشه هم امامت ازت راضیه هم عشقت به اون زیادتر میشه به معنای واقعی...به خودم می گم:تا کی می خوای فقط اسم امامها رو با خط و گرافیک انواع و اقسامشون رو بنویسی و طراحی کنی؟این کارا خوبه...ولی اگه فقط این نباشه...نه؟