.::برگ بیاورید::.
مردی گنجی را حراج کرده بود
گفتند چه داری؟
گفت:اگر دنبال من بیاید به مقصود می رسیم،من راه درست را بلدم
گفتند:ما خود تمام کوچه پس کوچه های این شهر و دیار را بلدیم
گفت:مگر دنیا فقط حال و این شهر و دیار است؟
گفتند:برای ما بله، دنیا فقط اینجاست
بغض گلوی مرد را فشرد
مرد گفت:تا من هستم،هر سؤالی دارید بپرسید تا جواب آن را بدهم و گرنه ممکن است هیچ وقت جواب آن را نیابید
!به تمسخر گفتند:اگر راست می گویی،بگو تعداد تارموهای ما چندتاست؟
...دل مرد شکست؛به خدای خود گفت:خدایا! من از اینها خسته ام،مرا از اینها بگیر
-------------------------------
ناگهان پوشش ها فرو ریخت؛
...عریانی،عریانی،عریانی
از ما سگی مانده بود،خوک و ماری که هیچ سوراخی برای پنهان کردن خود نداشتیم
برگ! برگ! برگ بیاورید تا خود را بپوشانیم...ولی کدام برگ است که اینچنین عریانی بزرگی را بپوشاند؟...زشت شده ایم،زشت
کاش دنبال مرد برویم و او را پیدا کنیم شاید هنوز جواب سؤال ما را می دهد،بگوید که چگونه دوباره خود را بپوشانیم و از این زشتی رهایی یابیم
گفتند چه داری؟
گفت:اگر دنبال من بیاید به مقصود می رسیم،من راه درست را بلدم
گفتند:ما خود تمام کوچه پس کوچه های این شهر و دیار را بلدیم
گفت:مگر دنیا فقط حال و این شهر و دیار است؟
گفتند:برای ما بله، دنیا فقط اینجاست
بغض گلوی مرد را فشرد
مرد گفت:تا من هستم،هر سؤالی دارید بپرسید تا جواب آن را بدهم و گرنه ممکن است هیچ وقت جواب آن را نیابید
!به تمسخر گفتند:اگر راست می گویی،بگو تعداد تارموهای ما چندتاست؟
...دل مرد شکست؛به خدای خود گفت:خدایا! من از اینها خسته ام،مرا از اینها بگیر
-------------------------------
ناگهان پوشش ها فرو ریخت؛
...عریانی،عریانی،عریانی
از ما سگی مانده بود،خوک و ماری که هیچ سوراخی برای پنهان کردن خود نداشتیم
برگ! برگ! برگ بیاورید تا خود را بپوشانیم...ولی کدام برگ است که اینچنین عریانی بزرگی را بپوشاند؟...زشت شده ایم،زشت
کاش دنبال مرد برویم و او را پیدا کنیم شاید هنوز جواب سؤال ما را می دهد،بگوید که چگونه دوباره خود را بپوشانیم و از این زشتی رهایی یابیم