دوشنبه، دی ۱۹، ۱۳۸۴

.::سفری از خود به خدا::.

سلام
!حاجی
!البته الان حاجی اولیه ای...فردا میشی حاجی اورجینال اورجینال
خواب نیستی بابا،بیداری،خدا تو رو از میون اینهمه آدم چشم انتظار انتخاب کرد.تو دعوت شده بودی و شده ای.این را علی(ع)گفت که:«میهمان کعبه،تنها با دعوت صاحب خانه پای به این سفر می گذارد.»«واختار من خلقه سمّاعاً اجابوا الیه دعوته»
!مهمون خدا
...لباس مهمونیت مبارک!بابا ایول...رفتی خونش ها...الان تو صحرای عرفاتی...منتظر فردا...آماده آماده
!عزیز خدا
التماس دعا داریمها...خودت که بهتر می دونی نه؟
فردا همچین سنگی به شیطون بزن که تا قیامت فراموشش نشه...تا اگه خواست دورو بر خودت و ما بیاد یادش بیاد اینا پشتشون گرمه و نباس سربه سرشون گذاشت،باشه؟فردا عید قربونه...قربونی میکنید...و از همه مهمتر کچل میکنید(:دی)این تیکه اش آخر حاله ها...یادته به شوخی میگفتی حضرت ابراهیم(ع) که می خواست اسماعیل(ع) رو قربونی که اسماعلی هیچی نگفت و تسلیم شد ولی چرا تو قبول نمیکنی؟(:دی)بیا بابا اینم قسمت شما شد به جای من بری اونجا گوسفدن قربونی کنی...خوش به سعادتت
--------------------
تا حالا تو یه عصر بارونی آش تقسیم کردین؟؟؟