دوشنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۴

.::بهار سرخ::.

یا مقلب القلوب والابصار
یا مدبر اللیل والنهار
یا محول الحول والاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
آری، نو روز هم صدا دارد!صدای نوروزخوانانی که درگاهی است در راهند،صدای چهارشنبه سوری و قاشق زنی اش،صدای توپ تحویل سال،صدای دهل نقاره،صدای فیلم های تکراری و جدید،صدای آدم هایی که دوست داری تکرار شوند و…صدای سبزه هایی که توسط دوشیزگان گره می خورد!اما چند سالی است صدای غریبانه ی یا حسین(ع)با بهار می آید…
صدای پای بهار را نمی شنوند،بلکه می بینند!صدایی سرشار از لطافت نسیم،سرمست از ترنم باران،سرخوش از زمزمه ی چکاوک ها،معطر از گل های یاس و نرگس و…بهاری با دسته ای از لاله های سرخ که حکایت از یک اربعین،غم خزان بوستان آل محمد(ص)از یک سو و نمادی از آغاز سال قرین عزت و سربلندی از سوی دیگر است.
بنا به روایتی از امام صادق(ع)«کامل یادم نیست»نوروز روزی اسیت که غدیر خم در آن اتفاق افتاد و ظهور امام عصر(عج)نیز در آن انجام خواهد شد.
------------------
84
خوشی،خوبی،اضظراب،دلهره،شادی،انتخابات،انرژی هسته ای،سلول بنیادی،نانوتکنولوژی،گندم،عراق،فلسطین،احمدی نژاد، چاوز،مورالس،سی-130،فالکون،کاترینا،دانمارک،کاریکاتور،سان کوییک،سامرا،جام جهانی،بایرن مونیخ،صنعت نفت!،اسباب کشی،ممبینی،سال 57بود که...،کی چی می گه؟!،دیگل بازی،نو دیک؟،جید جداً،توپ،دستگیری،ها حمید!،نمی خوای بمونی باهاد بری بیرون!،هی پسر،اوهوم،گوسفند!،آسفالت،حیدر(!!!)،بوسه ی هر روز هواپیماهای آمریکایی به آسمان ایران،شورای حکام،شورای امنیت،عروسک،فرصت،لبخند،حاجی!،دویست تومن بسته ای!،گوپ گوپ کیش،
...و
------------------
شکل جدید سایت خوبه یا قبلیه بهتر بود؟!
------------------
قطاری که به مقصد خدا می رفت،لختی در ایستگاه دنیا توقف کرد. و پیامبر رو به جهان کرد و گفت:مقصد ما خداست.کیست که با ما سفر کند؟کیست که رنج و عشق توأمان بخواهد؟کیست که باور کند دنیا ایستگاهی است تنها برای گذشتن؟
قرن ها گذشت اما از بی شمار آدمیان جز اندکی بر آن قطار سوار نشدند.
از جهان تا خدا هزار ایستگاه بود.در هر ایستگاه که قطار می ایستاد کسی کم می شد.قطار می گذشت و سبک می شد.زیرا سبکی قانون خداست.
قطاری که به مقصد خدا می رفت، به ایستگاه بهشت رسید.پیامبر گفت:اینجا بهشت است.مسافران بهشتی شدند.اما اندکی،باز هم ماندند،قطار دوباره راه افتاد و بهشت جا ماند.آنگاه خدا رو به مسافرانش کرد و گفت:درود بر شما،راز من همین بود.آن که مرا می خواهد،در ایستگاه بهشت پیاده نخواهد شد.
و آن هنگام که قطار به ایستگاه آخر رسید،دیگر نه قطاری بود و نه مسافری و نه پیامبری.